بررسی پدیده شغلهای کاذب و تأثیر آن بر اقتصاد و توسعه اجتماعی با تأکید بر وضعیت ایران
چکیده:
پدیده شغلهای کاذب یکی از چالشهای مهم در اقتصاد جوامع در حال توسعه بهشمار میرود که با ایجاد اشتغال ظاهری، موجب اتلاف منابع انسانی و مالی و کاهش بهرهوری ملی میشود. این مقاله با هدف تحلیل علمی و چندبعدی این پدیده، به بررسی مفهومشناسی شغلهای کاذب، عوامل شکلگیری آن، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی، و راهکارهای مقابله با گسترش آن پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که ضعف در برنامهریزی اقتصادی، نبود زیرساختهای تولیدی، تورم ساختاری در بازار کار، و فشارهای سیاسی از جمله عوامل اصلی رشد این نوع اشتغال هستند. همچنین، پیامدهایی چون نارضایتی اجتماعی، اختلال در نظام آموزشی، و تضعیف اعتماد عمومی از آثار منفی آن محسوب میشوند. در پایان، راهکارهایی نظیر اصلاح ساختار اقتصادی، توسعه کارآفرینی، آموزش مهارتهای کاربردی، و فرهنگسازی در زمینه اشتغال مولد پیشنهاد شده است. این مقاله بر ضرورت تحول بنیادین در سیاستگذاریهای اشتغالزایی و هدایت منابع به سمت تولید و بهرهوری تأکید دارد. ---
واژگان کلیدی:
شغلهای کاذب، اشتغال غیرمولد، بهرهوری اقتصادی، بیکاری پنهان، کارآفرینی، سیاستگذاری اشتغال
مقدمه:
در جوامع در حال توسعه، یکی از چالشهای اساسی در مسیر دستیابی به رشد پایدار اقتصادی، پدیدهای به نام «شغلهای کاذب» است. این نوع اشتغال، که در ظاهر فعالیت اقتصادی تلقی میشود، در واقع فاقد بهرهوری واقعی بوده و نهتنها به تولید ناخالص داخلی کمک نمیکند، بلکه منابع انسانی و مالی کشور را نیز به هدر میدهد.
در کشور ما نیز، با توجه به شرایط خاص اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، این پدیده بهویژه در دهههای اخیر رشد قابل توجهی داشته است.
از مشاغل واسطهگری بیضابطه گرفته تا فعالیتهای خدماتی غیرضروری، همگی نمونههایی از شغلهای کاذب هستند که در ظاهر اشتغال ایجاد میکنند، اما در عمل، نه تنها ارزش افزودهای تولید نمیکنند، بلکه گاه به تشدید نابرابری، فساد و اتلاف منابع منجر میشوند.
این مقاله با نگاهی تحلیلی و علمی، به بررسی ابعاد مختلف شغلهای کاذب، علل شکلگیری آنها، پیامدهای اقتصادی و اجتماعیشان، و راهکارهای مقابله با این پدیده میپردازد.

